ღ رویای عشق ღ

در نزن که بازه در / واسه حرفای تازه تر × سوار کلمات بشیم کم کم / اگه پایه ای بشین ترکم × دربست بریم به مقصد / پس حرکت به زیر این خط

سلام.....

خیلی میسی از نظراتون....ولی چرا هیچکی جواب سوالارو نداده؟؟؟؟؟!!!!!!

............................................

یه خواهش:

دو روز پیش داشتم با سید خانم (فائزه!) اس ام اس بازی میکردم..... پرسید داستانت راسته؟؟ مثل همیشه گفتم تو چی فکر میکنی؟؟ باورتون نمیشه چی گفت......

گفت "دروغه چون گفتی قراره با عشقت وب بزنی با اینکه من قرار نیست با تو وب بزنم"

حالا خواهش من اینه که کسایی که فائزه رو میشناسن و سَروسِری باهاش دارن ازش بخوان منو زایه نکنه بیاد وب بزنیم.....!!!

.............................................

به نظرایی که جواب داشتن جواب دادم....بخونید.....

راستی زهرا کامنت اولت خیلی یه جوری بود.... منظورتو نفهمیدم!!!! B رو از کجا آوردی؟؟؟؟؟؟!! هین روزا عکسشم میذارم....فشار نیار قضیه چهارشنبه رو نمیدونی.... نمیدونستم دوس داری.....!!!

................................................

قسمت بعدی رو پنجشنبه صبح میذارم....

+نوشته شده در شنبه 10 تير 1391برچسب:,ساعت11:3توسط alone pearl | |

کجا کجا؟؟!! سرتوانداختی پایین داری میری بخونی؟؟؟؟؟!!!

اگه پست قبلی رو خوندی برووو..... اگه نه اول اونو بخون بعد بیا.....

cover

چند روزی میشه که تو راه مدرسه تا خونه هر روز  یه پسره با ماشین میفته دنبالمون و فقط به من گیر میده سوارشم!  فاصله خونه تا مدرسمون زیاد نیست و منودوتا از دوستام همیشه پیاده برمی گردیم.  پسره دوستِ  پسر داییم، فرشیده و گاهی اونم باهاش میاد. ازفرشید خیلی بدم میاد، روزایی که باهمن، وجود فرشید و بهونه میکنم و سوار نمیشم. خودش از یه طرف از یه طرف زن داییم (مامان فرشید) هر دوسه روز یه بار میاد خونمون، خواستگاری من واسه فرشید! اعصابمو خرد میکنه، مامان بابامم هیچی بهش نمیگن،  اَه!!!

خلاصه تا حالا هیچ وقت سوارماشینش نشدم، هرروز به یه بهونه. چند روز پیش، فهمیدم علاوه بر اینکه دوست اون عوضیه، پسرعمومم هست! ما با عموم اینا خیلی رابطه نداریم و واسه همینم همدیگه رو نمیشناسیم و من هنوز نمیدونم اسمش چیه.

دیروز وقتی بهش فهموندم دخترعموشم، پاشو گذاشت رو گاز و ده برو که رفتی! از رفتارش خیلی تعجب کردم. خطاب به دوستام گفتم:«حیف شد نه؟ فردا دیگه نمیاد.»

نیلوفر زود گفت:« بله دیگه یه ماه! واسه پسر مردم ناز کنی همین میشه، روز اول گفتم بیا بریم سوار شیم، پسر خوشگلیه، گوش نکردی، اینم عاقبتش!»

صبا گفت:« نه هستی جون به حرف این دیوونه گوش نده، ولش کن بابا، همون بهتر که باهاش دوست نشدی، چه معنی داره مارو بذاری بری با اون بگردی.... .»

تابرسیم خونه مخمو خوردن. یکی میگفت کاش دوست میشدی، اون یکی میگفت کار درستی کردی که دوست نشدی. نمیدونم دوست شدن یا نشدن من با اون چه ربطی به این دوتا داشت که اِن قدر حرص میخوردن. اما هیچ وقت حرفای صبا رو یادم نمیره، اون روز بود که فهمیدم بهترین دوسمه و خوبی منو میخواد نه مثل نیلو..... .

حالا از این حرفا که بگذریم، اتفاق جالب این بود که امروز تا پامو ازمدرسه گذاشتم بیرون دیدم اون طرف کوچه واستاده کنارماشینش! تا منو دید یه چشمک زد.....

ax


ادامه مطلب

+نوشته شده در چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:داستان,داستان عاشقانه,عشق ابدی,ساعت11:43توسط alone pearl | |

سلام بروبچه ها....!!!

خوفین؟؟؟؟

امروز خیلی روز مهمیه........!!!

چرا؟؟؟

یکی از دلایلش اینه که هفتمین روز تابستونه و من عدد هفتو خیلی میدوســـــــــــم.........!!!

دوم اینکه صدمین روز ساله و 2*2*25=100 و 2 و 5 هم اعداد مورد علاقه من هستن.......!!!

سوم اینکه امروز چهارشنبه س و فقط سه نفر میدونن چرا این روز واسم مهمه و دوسش دارم........!!!

و خیلی دلایل دیگه که این جا نمیتونم بگم......!!!

................

امروز قراره اولین قسمت بهترین و طولانی ترین قصم (زندگیم!) به اسمه عشق ابدی رو بذارم.......

و همین طور موزیک وبمم عوض کردم و یکی از آهنگ های مازیار فلاحی رو گذاشتم، این آهنگشو به اندازه ی آهنگای آرمیـــــــن جووووووووووووونم و یــــــاس عــزیــز دوس دارم؛ چون حرف دل منو میزنه(البته به جز قسمت های خداحافظیش).........!!!

می خواستم قالب وبمم عوض کنم ولی نشد..... چند روز دیگه عوض میکنم.....!!!

................

از این به بعد اینجا فقط و فقط قصه و عکساش آپ میشه......!

بقیه حرفامو تو وبی که قراره تا چند روز دیگه با عشقم بزنیم، مینویسم و لینکشو اینجا میذارم......

قصه رو تو پست بعدی میذارم......اون دوستامم که قبلا خوندن اگه وقت و حوصله دارن، دوباره بخونن بعضی جاهاشو تغییر دادم.....!!!!

...............

راستی بچه ها خیلی نامردین......

من نیام سراغ شما، شما اصلا منو نمیشناسین نه؟؟؟!!!!!

بابا یه اســی تکــی کـــامنتــــی لنگــــه کفشــــی چیــــزی.........!!!

البته به جز صبــــــا جووون و الــی جووون و فائزه و زهرا گلی و یه ذرم م.ب و مهدیه.ا .........!!!!!!

+نوشته شده در چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:,ساعت10:31توسط alone pearl | |